همه ما کم و بيش رايانش ابری را می شناسيم، ولی ابر اختصاصی يا private cloud چيست؟ همانطور که می دانيم، رايانش ابری مفهومی جديد برای تامين ابزارها و منابع فن آوری اطلاعات است که در آن به جای نصب نرم افزارها يا تامين منابع پردازشی يا ذخيره سازی روی تک تک ترمينال های کاربری، اين منابع در قالب سرويس های برخط تامين شده و کاربران می توانند به آنها بسته به نياز خود به صورت سرويس دسترسی نمايند. ابر خصوصی نيز حالت خاصی از رايانش ابری برای استفاده در سازمان ها و شرکت هاست که ضمن حفظ مزايای اين فن آوری، تلاش دارد نيازهای خاص يک سازمان ارگانيک را فراهم نمايد.
معماری مبتنی بر ابر اختصاصی، رويکرد جديد سازماندهی و مديريت منابع و خدمات فن آوری اطلاعات – و به تبع آن استفاده و به کارگيری بهتر آنها – در سازمان است. در اين رويکرد به جای انبوهی از عناصر محدود و از قبل آماده شده، مجموعه اجزا فن آوری اطلاعات يک مخزن قابل انعطاف را شکل می دهند که کارکنان و فرآيندهای گردش کار سازمان می توانند بسته به نياز از آن استفاده کنند.
رايانش ابری عبارتی است که امروزه بسيار می شنويم. ولی ريشه اين کلمه از کجا آمده است؟ استفاده از مفهوم ابر در فن آوری اطلاعات به رسم نمودارها بر می گردد. همه ما ديده ايم که شبکه های مخابراتی و شبکه اينترنت را معمولا به صورت يک ابر نمايش می دهيم تا محدوده ای را نشان دهيم که در آن اطلاعات جريان دارد و يا پردازش می شود، ولی برای يک بيننده عادی مهم نيست که اينکار دقيقا چگونه در اين ابر انجام می شود. ايده محوری رايانش ابری هم همين است، کاربر ممکن است اطلاعات و يا خدمات ديگری مانند اجرای يک نرم افزار را درخواست و دريافت کند ولی لازم نيست بداند که اين خدمت دقيقا در کجا قراردارد، مثلا نرم افزار کجا در حال اجراست و چگونه تقاضای او را پاسخ داده است. اين بدين معنی است که کاربران شبکه خدمات مورد نياز خود مانند فضای ذخيره سازی اطلاعات، نرم افزارهای کاربردی، يا منابع ديگر را به صورت برخط در شبکه استفاده می کنند و ديگر نياز نيست الزاما اين منابع از کامپيوتر خودشان تامين شود.
موسسه ملی فن آوری و استاندارد، تعريف جامعی را از مفهوم رايانش ابری ارائه داده است: “رايانش ابری مدلی برای فراهم کردن امکان دسترسی بی دردسر و مبتنی بر تقاضا به مخزنی از منابع رايانشی قابل پيکربندی و به اشتراگ گذارده شده است که در آن منابع (مانند شبکه، سرويسدهنده ها، فضای ذخيره سازی، نرم افزارها و سرويسها) با کمترين دغدغه مديريت و حداقل نياز به تعامل با تامين کنندگان، به سرعت واگذار شده و آزاد می شوند.”
بايد توجه داشت منظور از رايانش ابری، مجموعه جديدی از فن آوری ها نيست بلکه يک مدل است برای ارائه، مديريت و استفاده از منابع و سرويس های فن آوری اطلاعات. منابع موجود در يک ابر معمولا دارای سه مشخصه اصلی هستند. اول اينکه تلنبارشده (pooled) اند. يعنی به شکل مخزنی از منابع مشترک مديريت و سازماندهی می شوند. دوم اينکه مجازی سازی شده (virtualized) اند. يعنی به صورت بسته بندی شده و قابل حمل هستند به طوری که هر منبع همراه با قوانين دسترسی و مديريتی آن قابل انتقال به سيستم های ديگر است. و سوم اينکه شبکه شده (networked) اند. يعنی با واسط های استاندارد قابل دسترسی بوده و می توانند در شبکه مانند قطعات لگو با يکديگر ترکيب شوند. مجموعه اين سه ويژگی، شاخصه اصلی رايانش ابری، يعنی امکان تامين منابع مورد نياز کاربر در لحظه تقاضا و به صورت کاملا پويا، را شکل می دهند و اين ساختار مزيت های اصلی اين مدل يعنی کارآئی، انعطاف، قابليت دسترسی، اطمينان، امنيت، خودکارسازی و بهره وری را فراهم می نمايد.
وقتی در مورد “معماری مبتنی بر ابر” صحبت می شود، بيشتر افراد، خدمات عمومی سايت هايی مانند Amazon، Google، Microsoft و salesforce.com را به خاطر می آورند. اين، ” ابر عمومی” است. ابر عمومی جايی است که شما می توانيد يک فضای محاسباتی يا منابع ذخيره اطلاعات و يا گروهی از خدمات يا نرم افزارها را اجاره کرده و از طريق اينترنت به آن دسترسی پيدا کنيد. ابرهای عمومی معمولا شامل آرايه ای از خدمات ارائه شده توسط گروه های مختلف هستند که در اندازه بزرگ و با هزينه نسبتا پايين ارائه می شوند. افراد و يا سازمان های کوچک می توانند زيرساخت فن آوری اطلاعات و بسياری از سيستم های سازمانی خود را از اين طريق تامين نمايند. هزينه کم اين سرويس ها وسوسه کننده است و بهتر اينکه خدمات بر اساس تقاضا ارائه می شوند، يعنی مشتری فقط وقتی که از سرويس استفاده می کند پول می دهد.
اما در مورد سازمان های بزرگ مسئله متفاوت است. اين سازمان ها معمولا وابسته به سيستم های قديمی خود بوده و نگهداری حجم بالای اطلاعات ارزشمند آنها بسيار مهم است. اين در حالی است که بنا به گزارش گارنتر: برای بخش بزرگی از سرويس های فن آوری اطلاعات، خدمات متتناظری در ابر وجود ندارد، يا اينکه هنوز پايدار نشده، نيازهای لازم را برآورده نمی کند، با مقررات تطابق ندارد و يا امن نيست. مشکل ديگر ابرهای عمومی ابهام و کاهش کنترل است. سازمان ها در قبال داده های حساس خود مسئولند. ولی در رايانش ابری شما نمی دانيد اطلاعات در کجا ذخيره و چگونه حفاظت می شوند و حتی نمی دانيد که چه کسانی در پشت پرده ممکن است به آنها دسترسی داشته باشند. و ديگر اينکه ارائه کنندگان خدمات ابر عمومی معمولا توافق نامه های کلی دارند که سطح تعهدات آن برای خدمات حساس سازمان های بزرگ کافی نيست. اين خطرات و خصوصا حفظ امنيت اطلاعات و قابليت اطمينان سيستم در کنار مسئله ارتقا فرآيندهای کاری سازمان برای پياده سازی بر روی ابر عمومی باعث شده است تا مجموعه های بزرگ از آن اجتناب کنند.
يک “ابر اختصاصی” با استناد به همين رويکرد، سازماندهی منابع و مديريت خدمات مورد نياز سازمان (و سيستم های قديمی آن) را در داخل زيرساخت امنيتی و پشت فايروال های سازمان به اجرا در می آورد. در اين حالت ابر در شبکه داخلی سازمان ايجاد می شود و هرچند هنوز مکان و چگونگی استفرار خدمات و اطلاعات از ديد کاربران ساده مخفی است ولی در کنترل کامل مديران و کارشناسان فنی خواهد بود. اين کار همه مزيت های رويکرد قبلی – کاهش هزينه، استفاده بهينه از اموال، دسترسی به اطلاعات، توسعه سريع خدمات جديد و چابکی کار – را در حالی فراهم می سازد که کاستی ها و مخاطرات آنرا ندارد. در عين حال يک ابر اختصاصی ممکن است به عنوان يک درگاه ارتباطی با ابر عمومی استفاده شود که در اين حالت دسترسی به خدمات روزافزون آنرا با حفظ اطلاعات حياتی در داخل سازمان فراهم می آورد.
ما مفهوم ابر اختصاصی را به اين خاطر جديد می دانيم که زمينه های فنی و مديريتی انجام آن به تازگی مهيا شده است. ولی بايد توجه داشت که بيشتر اجزا اين رويکرد (به طور دقيقتر يکپارچگی مراکز داده و تکنيک های مجازی سازی به همراه واسط های استاندارد شکل گرفته بين سيستمی مبتنی بر وب سرويس) سالهاست که در دسترس هستند. و شرکت های پيشرو فن آوری اطلاعات آنها را پياده کرده اند. شايد شما هنوز آنرا به اين اسم نمی شناسيد ولی به احتمال زياد سازمانتان به سمت آن حرکت کرده است و از مزايای آن استفاده می کند.
آيا پياده سازی و استفاده از مدل ابر خصوصی برای سازمان های ايرانی امکانپذير است؟ بلی. اتفاقا بر خلاف ابرعمومی که به دليل لزوم فرهنگ سازی و جلب اعتماد بازار کشور شايد اقبال کمتری برای موفقيت داشته باشد، به کار گيری مدل ابررايانش در سازمان های بزرگ در ايران عملی تر به نظر می رسد. همه ما به نوعی در سازمان خود با ابر خصوصی سروکار داشته ايم. سرويس ايميل سازمانی، دفتر تلفن گروهی، فکس مجازی، دايرکتوری های نگاشت شده، بانک های اطلاعاتی و نرم افزارهای مبتنی به وب به نوعی از اولين گامهای ابررايانش محسوب می شوند که در بسياری از سازمان ها وجود دارد. اما بيشتر از آن، سازمان می تواند با پياده سازی فن آوری های لازم، بخش بزرگتری از خدمات خود را به ابر خصوصی منتقل کنند. يک نمونه بارز آن تکنيک های application delivery است که در آن نرم افزارهای کاربردی کاربران از طريق تکنيک های مجازی سازی در يک مخزن جمع آوری شده و کاربران به جای نصب تکتک نرم افزارها، با اتصال به دسکتاپ مجازی خود به نرم افزار مورد نياز در لحظه دسترسی يافته و حتی به جای اجرا بر کامپيوتر خود آنرا بر منابع پردازشی سرويسدهنده ابرخصوصی اجرا ولی خروجی آنرا بر ترمينال خود مشاهده کنند. در اين حالت ضمن انعطاف و قابليت اطمينان بسيار بالا در ارائه خدمات به کاربران هزينه های عملياتی فن آوری اطلاعات کاهش يافته و عمر ترمينال های کاربران حداقل تا 5 سال افزايش خواهد يافت.
خوشبختانه ابزارها و تکنيک های پياده سازی ابر خصوصی در دسترس است و حتی تا حدی در برخی سازمان ها وجود دارد. سازمان ها می توانند با تکميل اين دارائی ها و ايجاد نگرش جديد به سادگی از مزايای اين رويکرد جديد بهره مند شوند.
اولين قدم
هرچند پياده سازی ابر خصوصی در سازمان به کار گيری بسياری از فن آوری های رايج و نوين را شامل می شود ولی نبايد به اين رويکرد به شکل يک فن آوری جديد نگاه کرد. در عوض بايد آنرا روشی بهتر برای سازماندهی و مديريت منابع فن آوری دانست. علاوه بر اين بايد توجه داشت که اينکار به معنی حجم بالائی از عمليات و تغييرات يا فعاليت های پياده سازی نيست، بلکه يک مکانيزم همگامی و هماهنگی فعاليت های توسعه است که سازمان شما در هر حال آنرا در برنامه خود دارد، خواهد داشت و يا حتی بخش از آنرا انجام داده است. آنچه به عنوان اولين اقدام در اين حرکت توصيه می شود، به کار گيری مشاوری است که بتواند با شناخت موقعيت سازمان شما ميزان و چگونگی حصول مزيت های اين رويکرد را در قالب يک مطالعه و راهکار ارائه نمايد.
اين مزيت ها خودبه خود به دست نمی آيند ولی ارزش دنبال کردن را دارند. مسئله ای که اکنون وجود دارد اين است که آيا حرکت شما به اين سمت تدريجی خواهد بود يا هدفمند. سازمان شما خواه نا خواه فن آوری های جديد را به کار خواهد گرفت؛ آيا شما از اينکه همه اين اجزا چگونه در کنار يکديگر قرار می گيرند پشبينی مشخصی داريد و اينکه آيا شما می توانيد مزيت های حاصل از آنرا با هماهنگی و در طی مسير مشخص به دست آوريد؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
فرستادن دیدگاه