تقریبا تمام سازمانهای متوسط و بزرگ دنیا به دلیل مقتضای کاری که نیاز به ذخیره سازی حجم بالای اطلاعات و همچنین نیاز به نگهداری طولانی مدت آن ، با مشکلات آشکار و پنهان زیادی در حوزه سیستم های ذخیره سازی روبرو هستند . مشکلاتی مانند:
معمولا سازمانها موفق به پیاده سازی یک سناریوی Backup Only شده اند که در حالت خوب متشکل از دو SAN متقارن بعلاوه بک آپ بر روی Tape می باشد. که این روش حداقل خوبی است اما هیچگونه محافظت موثری در مقابل حملات سایبری نداشته و تنها برای جلوگیری از توقف ناشی از خرابی سخت افزاری مناسب می باشد.از طرف دیگر در این روش همیشه سایز بک آپ در حال افزیش است که علاوه بر مشکلات عملیاتی بدلیل صرف زمان ، ارزش اطلاعات مورد سوال بوده و زمان بازیابی از خرابی نیز بسیار طولانی می شود. بدیهی است چنین روشی علاوه بر ریسکهای امنیتی بدلیل نیاز به سرمایه گذاری دائمی نمی تواند تا ابد ادامه یابد و نیاز به معماری مناسب تری برای ذخیره اطلاعات داریم. فاکتوری که معمولا در طراحی مراکز داده از نگاه مشاورین پنهان می ماند ، رفتار متغیر اطلاعات در طول زمان و یا همان مدیریت دوره عمر اطلاعات است . کارکنان سازمان همیشه به اطلاعات تولید شده در روزهای اخیر مراجعه زیادی دارند و نیاز به سرعت دسترسی به اطلاعات نیز بالاست ، اما آیا در خصوص اطلاعات تولید شده در 7 سال قبل نیز همین گونه است؟ تحقیقات نشان می دهند که 80% اطلاعاتی که بیش از 6 ماه از زمان تولیدشان گذشته هیچگاه مورد مراجعه قرار نمی گیرند اما پر واضح است حداقل به دلیل نیازمندیهای قانونی قادر به حذف آن اطلاعات نیستیم و همه این اطلاعات را با معماری گذشته ناچاریم روی یک مجموعه سرور نگهداری کنیم.
برای حل این مشکل سالهاست درتمام موسسات بزرگ جهان از سیستمهای ذخیره سازی چند لایه استفاده می شود که بصورت هوشمند اطلاعات را آرشیو می نمایند. سیستم HSM (Hierarchical Storage Management) بصورت هوشمند، خودکار و قابل تعریف بر روی تولید و فراخوانی اطلاعات نظارت کرده و بر اساس معیار های تعریف شده ، اطلاعات قدیمی تر را بر روی سرور های تخصصی ذخیره بلند مدت ،منتقل می نماید.
این معماری کاملا بصورت ترانسپارنت عمل کرده و مسیر های دسترسی به اطلاعات از دیدگاه کاربر و یا سیستمهای کاربری ،تغییر نمی کند. گام دوم تلفیق نیازمندیهای ذخیره سازی بلند مدت و نیازمندیهای امنیتی سازمان می باشد که در این راستا ، موسسه معتبر گارتنر با مطالعه بر روی موفقیتهای چند هزار سازمان ، بهترین روش ذخیره سازی اطلاعات در مراکز داده را با عنوان 3-2-1 معرفی نموده است. در این روش چهار هدف اصلی طراحی یعنی سرعت دسترسی به اطلاعات ، تامین کامل امنیت ، سهولت نگهداری بلند مدت و کاهش هزینه ها ، بهینه شده اند . روش 3-2-1 تقریبا بلا استثنا در تمام موسسات بزرگ دنیا اجرا شده و بصورت یک استاندارد در معماری ذخیره اطلاعات شناخته می شود.
این روش می گوید :
به عبارت دیگر این روش توصیه می کند :File redundancy و Technology Redundancyو Location Redundancy داشته باشید که پیاده سازی صحیح ISMS نیز به آن اشاره دارد.
بصورت شماتیک اجرای این روش بصورت زیر می باشد:
مزایا حاصل از این معماری بصورت خلاصه به شرح ذیل خواهد بود :